هر کدام را به شکلی میبینم که دوست دارم . . . میگردم و دلخواهم را پیدا میکنم میان آدمها اما . . . کاری از دست من ساخته نیست خودشان شکل عوض میکنندبـرای اتـفـاق هـایی که نـمی افـتـد … بـرای دستـی کـه نـگـرفـتم بـرای اشکـی کـه پـاک نـکـردم بـرای بـوسـه ای کـه نـبــود بـرای دوسـتـت دارمـی کـه مـرده بـه دنـیـا آمــدبــرای مـن کـه وجـودم نـبـودن اسـت... چشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…!ا ین تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…! ... نگـــــــران نباش،حــــال مـــن خـــــــوب اســت بــزرگ شـــده ام … دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــومآمـوختــه ام، که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش ” زندگیست ”آمــوختــه ام که دیگــر دلم برای ” نبــودنـت ” تنگ نشــــود… راســــــتی، بهتــــــــــر از قبل دروغ می گویــــم… خــــــوبِ خــــوب…... ی روزی یکمی دلت بگیره یکی از قناریای تو محلتون بمیره تا حالا شده رو گونت اشک تنهای بباره ی نفر برای قلبت خبر تلخی بیاره تا حالا شده بی علت بگیره دلت بهونه دلت عاشق کسی شه که بهت بگه دیونه تا حالا شده که یارت قدر عشقتو ندونه برای جدایی از تو بگیره هزار بهونه تا حالا شده بخوای که از خدا بمیری اما باز فردا ببینی که تو این دنیا اسیری؟ خیلــے سختـہ چنــــد تا شمــــــع … و یک عالمــــــه تــــو که بــه دنیــــا بگـــــــم … خــــداحـــــافـــــــظ دنیــای مــن کســــی هست که در آغـــــوشش جــان میدهــــم یعنـــی « تــــــــــ♥ــــــو »
گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد که وقتی تو اوج تنهایی هستی با چشماش بهت بگه : هستم تا ته تهش! هستی؟؟؟
امتداد بازوانت می شود انتهای دلدادگی میشودهمان گوشه ی دنجی که راحت میتوان جان داد...........
مدتهاست چهره ات را عاشقانه در ذهنم نقاشی میکنم کارم را خوب بلدم هیـــــــــــــس بین خودمان باشد بدجور سر کشیدن چشمانت گیر کرده ام! ب?ــن ?ــه دن?ـــا غر?ـــبه
عاشق کســـے باشـے که حتـے روحشم خبر نـداره !!!!!
اما خیلی شیرینـہ کـہ
یـــــواشکـے ...!!
عاشقانـــــــہ ...!!
نگاش کنـے و بگـے:
آخـہ لامصب خیلـے دوست دارمممم ...
نبودنت را….
Design By : RoozGozar.com |